پـاسلانمیشـ اینسانـ

زنگان تورکـ،Zəngan Türk

امپراطوری ترکان در هندوستان(هندوستان سرزمین تاریخی ترکان)

0 گؤروش
یازار:‌ kölgə siz

Hindustan'da TÜRK egemenliği

امپراطوری ترکان در هندوستان

هندوستان سرزمین تاریخی ترکان

بنا به اعتراف بیشتر تاریخ دانان ترکان پادشاهان جهان در همه ی دوران ها بوده اند و هیچ محدوده ی تاریخی را نمی توان یافت که ترکان دارای امپراطوری مستقل نبوده باشند.

http://s3.picofile.com/file/8196299976/00bash_gorsel_Taj_Mahal_in_March_2004.jpg



محدوده ی جغرافیایی امپراطوری های ترکان در غرب در امپراطوری ترکان هون و آوار ها تا قلب اروپای غربی، در شرق، در زمان قاراخانیان تا دریای چین، در زمان امپراطوری ترکان گورکانی کل هندوستان، در زمان عثمانی تا قلب آفریقا را شامل می شود. 

با بررسی تاریخ هندوستان، مشاهده می شود که سلسله ها و امپراطوری ترک ها دارای بیشتری سابقه و زمان حاکمیت در طول تاریخ هندوستان بوده اند و آثار فراوانی از ترکان و ترکی را در تمدن و فرهنگ هندوستان مشاهد کرد. بطوری که می توان اعتراف کرد که معماری، موسیقی و نقاشی هندوستان بطور کامل برگرفته از ترکان چاغاتای (جغتای) و اویغوری می باشد.تا جایی که بزرگترین بنای هندوستان یعنی تاج محل ساخته سلسله ترک زبان گورکانیان بوده است.

در این مقاله به بررسی سلسله های ترک زبان تاریخ هندوستان و آثار این حاکمیت ها در هندوستان می پردازیم...


آردی وار....

آردینی اوخو
دوشنبه 3 دی 1397
بؤلوملر : تاریخ و فرهنگ,

حماسه ها و افسانه های ترکان

0 گؤروش
یازار:‌ kölgə siz

Türklerin Destanları ve Masalları

ادبیات حماسی ترکان

حماسه های ترکان برترین حماسه های جهان



ترکان به دلیل گستردگی سرزمین ها و تاریخ دراز و غیرت ها و دلاوری ها ، صاحب ادبیات حماسه ای بسیار غنی هستند ؛ بطوری که به جرات می توان ادبیات حماسی ترکی را غنی ترین نوع ادبیات جهان دانست.حماسه عظیم ماناس برای اثبات این ادعا کافیست....

.

.

.


ادامه مطلب... >>>>>>

آردینی اوخو
سه شنبه 3 بهمن 1396
بؤلوملر : شعر و ادبیات,

مقایسه ترکی زنگان ( = خمسه ) با ترکی تبریز

0 گؤروش
یازار:‌ kölgə siz



علی محمد بیانی

لطفا بخوانید برای دانستن...

«خمسه» سرزمینی است که مردمان آن تورک زبان و شیعه مذهب‌ا‍‌‌‌ند و از نظر جغرافیایی بین تبریز و ری و از جانبی بین کردستان و گیلان واقع شده است. تورکی آذربایجانی که در این ولایت بدان تکلم می‌شود، قسمتی از طیف رنگارنگ زبانی لهجه‌ای است که در کل می‌توان گفت به تورکی همدانی – ساوه‌ای و قشقایی نزدیکتر است، اما با تورکی خلخالی – اردبیلی و اورمیه‌ای هم قرابت لهجه‌ای دارد. با آنکه تورکی تبریزی باهمه اینها اندکی متفاوت است، ولی هیچ غرابت و دگرگونگی بین آنها دیده نمی‌شود. چرا که همه آنها جزء یک زبان معیار هستند که در ذهن همه گویندگانش به یک شکل وجود دارد. آنچه باعث می‌شود که از آنها تحت عنوان «تورکی خمسه»، یا «تورکی اردبیل»یا  «تورکی تبریز»یا «قشقایی» و «اورمو» یاد کنیم، تفاوت‌های لهجه‌ای یعنی نحوه بیان شفاهی و تولید اصوات به وسیله لب و دندان است...
.
.
.

ادامه مطلب...>>>>>

آردینی اوخو
دوشنبه 18 دی 1396
بؤلوملر : زنگان (زنجان),

ریشه نام آزربایجان وطن هزاران ساله تورک‌های آز با اسناد تاریخی‌

0 گؤروش
یازار:‌ kölgə siz



نویسنده: پروفسور فریدون آغاسی اوغلو


مترجم: کیومرث اسلامی



قابل توجه تاریخ نویسان(نه تاریخدانان) که هر روز با نوشتن داستانهایی سعی در جعل و تحریف تاریخ مردم منطقه بخصوص تورکهای آزر دارند.  این جاعلان تاریخ بدانند که دیگر تاریخ انقضای داستانهایی که برای مردم می نویسند، گذشته است. دوستان، مقاله زیر که با دهها منابع معتبر دنیا نوشته شده است، سعی در بیان حقاق تاریخ آزربایجان دارد. این منابع قطره ای از دریای منابع تاریخی است که حکایت از قدمت هزاران ساله تورکهای آز در سرزمین آزربایجان دارد.

مطالب زیر از سری مجموعه مقالات پروفسور فریدون آغاسی اوغلی ترجمه و خلاصه نویسی شده است.(سخن مترجم)

«آزربایجان از دیرباز سرزمین تورک ها بوده است»(ابن هشام)

اسم سرزمین آزربایجان (Az-ər-bay-can):

اسم قوم آز (AZ) در منابع تاریخی:

قوم Az(As)، از اقوام ملت  بزرگ تورک  که دارای جمعیت خیلی زیادی نیز بود، می باشد. Aziya// Asiya ، نوع تلفظ ” آس” نیز مثل “آز” بطور گسترده‌ای پخش شده است. سبب همچین گسترشی، از شرق آسیا گرفته تا مرکز اروپا، حرکت و مهاجرت قوم az//as از 3تا4 هزار سال پیش از آزربایجان قدیم به طرف سرزمینهای غرب، شمال و شرق می باشد. در ادامه خواهیم دید که آثار و منابع تاریخی نشان از قدمت بیش از 3هزار ساله نام سرزمین آزربایجان در منطقه می باشد همچنین منابع، نشان از مهاجرت مردم ” آز ” از قفقاز به طرف مرکز اروپا و شمال آن همچنین مهاجرت آنها به آسیای مرکزی در 3 تا 4هزار سال پیش می باشند( نظریه ساختگی مهاجرت تورکها از آسیای مرکزی رد می شود)......



ادامه مطلب...>>>>

آردینی اوخو
یکشنبه 17 دی 1396
بؤلوملر : تاریخ و فرهنگ,

ایجاد هویتی کاذب با جعل تاریخ در ایران

0 گؤروش
یازار:‌ kölgə siz


طبیعتاً هویت واقعی هر ملتی را بایستی منسوبیت قومی و تاریخ حقیقی آن ملت شکل دهد. اگر به غیر از آن باشد، افراد هر ملت، تلاشی که در راه اعتلای ملت خود می نمایند در واقع در راه ملتی دیگر کرده اند. چه بسیار افراد وطن دوست و ملی گرایی که در راستای اعتلای ملت خود فداکاری ها کرده اند، اما در واقع به جهت جعل تاریخ و القاء هویتی جعلی، در واقع به بیراهه ای نامربوط سوق داده شده اند. لذا اطلاع دقیق در مورد هویت و تاریخ واقعی خود برای هر شخصی که سعی در انجام چنین فداکاریها در راستای پیشرفت ملت خود دارد، امری ضروری و واجب می باشد.

در کشوری که امروزه ایران می نامیم، کمتر محققان تیزبینی پی به تاریخ حقیقی آن برده اند. زیرا تحت تاثیر بمباران اطلاعاتی غرب و بویژه انگلستان و همدستان این کشور، حتی اکثر محققان کشور هم تحقیقات خود را از روی تاریخسازیهای غرب برای این سرزمین استوار نموده و جعلیات معجون واری را بنام تاریخ ایران شکل داده و به خورد مردم داده اند. بطوریکه تاریخ جعلی ارائه شده، نه سرگذشت و تاریخ مردم ساکن در آن، بلکه تاریخ اقوام دیگری بوده که در راستای طرح استعمارگران غربی و روسیه و نیات پلید آنها در جهت مقاصد استعمارگرانه آنها بنام تاریخ بر مردم منطقه وصله گردید. چنانکه تا آمدن نمایندگان انگلستان به دربار قاجاریه و اقدامات جاسوسان انگلیسی در جهت تاریخسازی برای به اصطلاح ایرانیان هیچ منبع تاریخی این مرز و بوم، از هخامنشی و کوروش نامی نمی برد. براستی نیز با پژوهش های تیزبینانه مشخص می گردد که نه هخامنشیان و نه کوروش هیچ ربطی به مردم فارس و کلاً مردم منطقه ندارد. با اندک تحقیقاتی بر روی زبان پارسی دوره هخامنشی متوجه می شویم که زبان آنها زبانی با ریشه و ساختمان کاملاً متفاوت با زبانهای منطقه و از جمله پهلوی، فارسی (در اصل تاجیکی) و دیگر زبانهای باستانی و فعلی منطقه می باشد. زبانی که کلاً مربوط می شود به خانواده زبانهای اسلاوی که دارای جنس مذکر، مؤنث و خنثی بوده و سه صیغه مفرد، مثنی و جمع و به طور کلی تمام خصوصیات زبانهای اسلاوی را دارد. حتی اسم تابع جنسیت بوده و در حالتهای مختلف فاعلی و مفعولی و اضافی و غیره تغییر می نماید که تماماً منطبق بر زبانهای اسلاوی می باشد. نه تنها زبان تاجیکی در ایران که فارسی می نامیم، حتی هیچ یک از زبانهای رایج در این سرزمین دارای چنین ساختمانی نمی باشد. علاوه براین اسامی و واژه های کلیدی که در پارسی هخامنشی وجود دارد، اسلاوی هستند و اکثرشان در روسی امروزی هم کاربرد دارند. مثلاً می توان به نام خدا “بگ”، گرگ “ووک” و دهها واژه دیگر و بسیاری از فعلها اشاره کرد که با زبانهای اسلاوی یکسان می باشند. اگر کسی شکی می کند به راحتی می تواند حداقل در حد مقدماتی یکی از زبانهای اسلاوی از جمله روسی را یاد بگیرد و واژگان و ساختار زبان پارسی هخامنشی را با آن مقایسه نماید. آنگاه شک و شبهه وی رفع می گردد. 


ادامه مطلب...>>>

آردینی اوخو
پنجشنبه 27 اسفند 1394
بؤلوملر : تاریخ و فرهنگ,

" ترکان وحضوری هفت هزار ساله در ایران "

0 گؤروش
یازار:‌ kölgə siz




آذربایجان دیاری است که از گهواره های نخستین تمدن بشری بوده و تمدن های درخشانی همزمان و پس از نخست
ین تمدن بشری یعنی سومریان در این خطه شکل گرفته است ، صنعت فلز کاری برای نخستین بار در آذربایجان ابداع و رشد و تکامل یافته است . در کتب تاریخی امروزی نقطه ی شروع تاریخ ایران به اشتباه پس از هخامنشیان در نظر گرفته می شود، در حالی که پیش از هخامنشیان تمدن های درخشانی وجود داشته و کم اهمیت جلوه دادن و جعل وتحریف تاریخ و این تمدن ها صرفا به خاطر غیر ایرانی زبان بودنشان بی انصافی و به دور از اخلاق تاریخ نگاری است ؛ آذربایجان خطه ایست که تمدن های درخشان "هورری" ،"اورارتو" ،"قوتتی"،"لوللوبی"،"آلبانی" و مهمتر از همه" ماننا" که بعدها ماننا-ماد یا ماد کوچک یا ماد آتروپاتن خوانده شد و یکی از درخشان ترین دوره های تاریخی این خطه بوده، در آن شکل گرفته است .

خاورمیانه در طول تاریخ موطن و پذیرای سه گروه قومی التصاقی زبان ، سامی زبان و هند و اروپایی زبان بوده است، در این منطقه ترک زبانان جز گروه قومی اول هستند،زبان های عبری و عربی و آسوری جز شاخه ی دوم و زبانهای پهلوی، فارسی دری، کردی و چندی دیگر جز گروه سوم به شمار می آیند.

اقوام سامی زبان بیشتر در مصر و صحرای عربستان و عراق کنونی پراکنده بودند ، اقوام التصاقی زبان در گذشته در بین النهرین و ایلام و آذربایجان و کردستان کنونی ساکن گشته بودند .اقوام هند و اروپایی زبان هم که از حدود 1000سال پیش از میلاد به ایران وارد شدند در نواحی مرکزی و جنوب شرقی و شرقی ایران مسکون گشتند. دیاکونوف حضور عنصر هند و اروپایی زبان در ایران را 1000 سال قبل از میلاد می داند.(دیاکونوف،تاریخ ماد،ص133)

گروهی اعتقاد دارند که ایران فقط جایگاه اقوام هندواروپایی زبان بوده است و ترک ها پس از سلجوقیان به ایران وارد شده اند و پیش از سلجوقیان در ایران ترک زبانی وجود نداشته است و حتی فرضیه ای مضحک تحت این عنوان که زبان باستانی آذربایجان ترکی نبوده است و مغول ها زبان آذربایجان را که شاخه ای از زبان فارسی دری یا پهلوی بوده است را عوض کرده و زبان ترکی را تحمیل کرده اند ، بیان می کنند که در ادامه مضحک بودن این فرضیه و اینکه زبان این خطه از هزاران سال پیش همان زبانی است که امروزه نیز به آن زبان در این منطقه صحبت می شود را نشان خواهیم داد . احمد کسروی نخستین کسی بود که چنین فرضیه ای را بیان نمود و صد البته با جعل و تحریف و بدخوانی منابع تاریخی سعی در اثبات فرضیه پوچ خود داشت پس از وی نیز شاگردانش طوطی وار سخنان او را تکرار و هیچ مطلب تازه ای را به مستندات وی نیفزودند . در سطور پایانی این نوشته نمونه ای از تحریف های اینگونه افراد آورده شده است وچون پرداختن به همه ی تحریفات و بدخوانی های کسروی وشاگردانش در این مقوله نمی گنجد ما به یک نمونه بسنده کردیم.


آردی وار ( ادامه دارد)

آردینی اوخو
جمعه 21 اسفند 1394
بؤلوملر : تاریخ و فرهنگ,

تبدیل امپراتوری آزاد ملیتها به زندان ملیت ها

0 گؤروش
یازار:‌ kölgə siz




امپراطوری قاجار  که بعد از حرکت مشروطه بصورت امپراتوری فدرال ایالت‌ها, ممالک

محروسه قاجار نام گرفته بود با  انقراضش بدست  کودتا و خیانت  رضا قولدور  یا رضا پالانی

به احمد شاه  و کمک انگلیس‌ها جغرافیای چندین ملیتی  با همان شکل امپراتوری بدست

رضا پالانی افتاد .


امپراطوری قاجار یک جغرافیای سیاسی و‌ امپراتوری تشکیل داده شده  از چندین ملیت و

حتی اقوام مهاجر بود که  افشار‌ها و  صفوی‌ها و   قاجار‌ها تشکیل داده بودند و در طول تاریخ

بعضی‌ از ملت‌ها  با وطن خودشان به این جغرافیایی سیاسی اضافه میشد یا از آن کم شده

ترکیب دولت دیگر یا دولت ملی مستقل می‌گردید مثلا گرجی‌ها -عراقی ها 


تا سال ۱۸۱۳ میلادی آزربایجان بصورت کشوری واحد بر ممالک محروسه قاجار حاکم بود. در

کشور محروسه قاجار که سیستم فدرال سنتی – حاکمیت خانات - بر آن حکم میراند

مملکتی ولیعهد نشین بود  . پس از امضای قراردادهای گلستان و تورکمانچای آزربایجان  به

دو قسمت تقسیم گردید


 آزربایجان جنوبی تا انقراض سلسله قاجار به صورت مملکت خودگردان با

حفظ خاکهای تاریخی خود با۲۸۰- ۳۰۰ هزار کیلومتر مربع مساحت  در ترکیب ممالک

محروسه قاجار به حیات خود ادامه داد،  اما جدا شدن قسمت شمالی آن، ضربه شدیدی بود

بر پیکر آذربایجان کهن و روحیه مردم غیرتمند آن، و همچنین باعث تضعیف نفوذ و موقعیت

تورکها و آذربایجان در ممالک محروسه قاجار شد. سرزمینهای تحت حاکمیت قاجار "ممالک

محروسه قاجار" نامیده میشد و از چهار مملکت مستقل و کاملا خودگردان، آزربایجان؛

خراسان و ... و چند ایالت، گیلان و... تشکیل شده بود.



ادامه مطلب...>>>

آردینی اوخو
پنجشنبه 20 اسفند 1394
بؤلوملر : تاریخ و فرهنگ,

نام و حدود آزربایجان

0 گؤروش
یازار:‌ kölgə siz

سرزمین‌های شمال باختری ایران در زمان پیش از تشکیل دولت‌های نیرومند، (سده‌ی پنجم پیش از میلاد) ماد نام داشته است. نخستین تمدن بزرگی که در این سرزمین شناخته شده، تمدن مانناست. اقوام ساکن این سرزمین و به ویژه مادها که بعدها به اینجا وارد شدند، وارث تمدن ماننا بودند. با تمدن ماننا بود که این سرزمین و مردمش، نخستین پایه‌های زندگی اجتماعی و سیاسی را بنا نهادند. وقتی مادها تقریباً در آغاز هزاره‌ی نخست پیش از میلاد به شمال باختری ایران رسیدند، با مردمان آنجا آمیخته و از میراث فرهنگ و تمدن آنان بهره بردند. بدین ترتیب مادها تأثیری عمیق بر فرهنگ و هستی اینجا نهادند؛ به گونه‌ای که حتی نام آنان بر این مرز و بوم قرار گرفت. [۱] مادها هنگامی که در این سرزمین جای گرفتند، هنوز نیمه صحرا گرد بودند. [۲] در نقش‌های آشوری، آنان را با موهای کوتاه (که آن را با نوار سرخی بسته‌اند) و با ریش پیچیده و تابدار کوتاه نقش کرده‌اند. روی پیراهن‌شان یک نیم تنه پوست گوسفند بود که برای ره سپردن در زمستان دشوار فلات به آن نیاز داشتند. آن‌ها هم چنین پای افزارهای بلند برای گذشتن از برف داشتند. سلاح آن‌ها تنها نیزه‌ی بلند و سر پناه‌شان سپرهای سبد بافته‌ی چهار گوش بود. [۳] نام مادها نخستین بار در سالنامه‌های آشوری به میان آمده است و آن زمانی بود که در سال ۸۳۶ پ.م شلمانصر سوم از پادشاهان پارسوا (غرب دریاچه‌ی اورمیه) باج گرفته و به سرزمین ماد رسید...

ادامه مطلب...

آردینی اوخو
پنجشنبه 4 دی 1393
بؤلوملر : تاریخ و فرهنگ,

زبان و فرهنگ همدان جزء سرزمین بهم پیوسته تاریخی آذربایجان

0 گؤروش
یازار:‌ kölgə siz

میدانیم که زبان هر ملت، در طول تاریخ، هم به طور طبیعی و بنا بر اقتضای ذات و هم به طور قهری و در نتیجه اتفاقاتى همانند جنگها , مهاجرتها، مرزبندیهای سیاسی استعماری-که باعث دوری اقوام یک ملت از یکدیگر میگردد- عموماً دارای لهجه ها، گویشها و شیوه های متعدد است؛ امّا علیرغم این تنوع، همه این لهجه ها و گویشها و شیوه ها، شاخه های زبان واحدند و از یک آبشخور زبان مادر, تغذیه می کنند؛ مثلاً زبان دیرپا و توانمند ترکی دارای شاخه هاى ترکیه ای، آذربایجانی، خوراسانی، ترکمنی، ازبکی، قزاقی و غیره است. شاخه ترکی آذربایجانی هم دارای لهجه های متعدد است؛ مانند لهجه تبریز، لهجه باکو، لهجه اراک، لهجه همدان، لهجه زنجان .......

آردینی اوخو
پنجشنبه 4 دی 1393
بؤلوملر : تاریخ و فرهنگ,

رسمیت زبان تركی، كنگره ها و قطعنامه های زبان مادری ــ مهران بهاری

0 گؤروش
یازار:‌ kölgə siz

سال پیش در ایران قطعنامه "آزه‌ربایجان دانیشیر" (آزربایجان سخن میگوید) همراه با ترجمه آن به زبانهای فارسی، عربی و انگلیسی منتشر گردید. این قطعنامه كه تاكنون به امضای هزاران تن رسیده و در مجامع جهانی انعكاس وسیعی داشته است

" style="color:#000000;font-family:times new roman,serif;font-size:medium"> علیرغم اهمیت و نكات بسیار مثبت آن از جمله تاكید صریح بر لزوم گذر به نظام فدرالی در ایران؛ دارای تناقضات داخلی چندی مانند كاربرد همزمان تعبیرات "یك ملت" (ملت ایران)، "چند ملت" (ایران كثیرالمله) و "چند قوم" (تنوع قومی) نیز بود. حال آنكه با ابزاری مانند "یك ملت" و "قوم" نه میتوان مساله ملی در ایران را به درستی درك و تبیین كرد و نه حل نمود. همچنین در سال گذشته، به مناسبت روز جهانی زبان مادری نخستین كنگره زبان مادری در تبریز مركز آزربایجان برگزار گردید. از نكات بسیار مثبت قطعنامه این كنگره، نام بردن از "ملیتهای ایران" و "زبان تركی" به جای ترمهای دولتی-راسیستی "قوم" و "آزری" است. (ترمهائی مانند "قوم"، "آزری"، "زبان محلی"، "تدریس ادبیات به زبان مادری"به جای "تحصیل به زبان ملی تركی" و "رسمی شدن آن در دولت مركزی و در مقیاس سراسری" و .... جزء خزینه لغات و گفتمان پان ایرانیسم بوده و مطلقا میباید از فرهنگ سیاسی ایران و بویژه فرهنگ سیاسی ترك-آزربایجانی حذف شوند).

" style="color:#000000;font-family:times new roman,serif;font-size:medium">این قطعنامه ها و نظایر آنان، با توجه به انعكاس و ثبتشان در مجامع جهانی، اسناد تاریخی بسیار مهمی در سیر مبارزات دمكراتیك خلق ترك و آزربایجان و دیگر ملل ساكن در ایران، روند مدنی و معاصر شدن و آشتی جامعه ایران با حقوق بشر، دمكراسی و مدرنیته میباشند. با اینهمه قطعنامه های مذكور دارای دو كمبود اساسی، یعنی نبود دو خواست حیاتی و بنیادی "انجام اصلاحات دمكراتیك زبانی در قانون اساسی موجود" و "رسمیت یافتن زبان تركی در مقیاس سراسری" بودند. عدم اشاره، تاكید و تلفظ این دو خواست بنیادین اهمالی بزرگ و غیرقابل توجیه در آنها بشمار میرود.

آردینی اوخو
سه شنبه 13 خرداد 1393
بؤلوملر : آنا دیلی,