زبان ترکی به علت اینکه یک زبان التصاقی است دارای پسوندها و پیشوندهای فراوانی است که هرکدام با قاعده و اصولشان در جای خود به کار برده می شوند.
در عوض زبان فارسی چون یک زبان تحلیلی می باشد از لحاظ پسوند و پیشوند زبانی فقیر بشمار می رود و از وند های دیگر زبان ها استفاده می کند.
چون در ترکی برای صرف و استفاده افعال از پسوند استفاده می شود به زبان ترکی زبان التصاقی پسوندی می گویند ولی در کل در زبان ترکی پیشوندهای فراوانی نیز وجود دارد.مثل برber ، اؤن ön  ، واز vaz و... .
در این مقاله هرجا که از لفظ زبان ترکی استفاده می شود منظور زبان ترکی آزربایجانی رایج در ایران است.چون زبان ترکی کلی زبانی وسیع و گسترده است و بحث درباره ی آن نیاز به هزاران مقاله به این اندازه دارد و در اینجا نمی گنجد .پس باید زبان ترکی این مقاله را به زبان ترکی آزربایجانی رایج در ایران محدود کنیم.
در ضمن اگر اشتباهی در مقاله مشاهده کردید عفو کنید چون برای ما که زبان خودمان را آموزش ندیده ایم بررسی کلی ودرست زبان عظیم ترکی آزربایجانی دشوار است و همچون توصیف فیل در تاریکی است.
حال به بررسی چندین مورد از وند های ترکی در فارسی می پردازیم



مه me  (از گروه مهme و ما ma ):

در ترکی برای منفی کردن فعل امر -امر منفی یا نهی-با توجه به قانون فنوتیک (از نوع اینجه ince یا قالینkalın ) یکی از حالات  مهme و ما ma بکار می رود.

مثل:گئت :برو                   گئتمه:نرو

در منفی کردن فعل در فارسی از نه ne استفاده می شود ولی در اثار فارسی قدیم از مه me  استفاده میشده است.یعنی مه me به نه ne تبدیل شده است.

مثل: مرو mero- نرو nero

و گاهی هم وند ما ma در ترکی به شکل نا na بکاررفته است. مثل نامرد namerd


"گون gün و گن gen و گین (از گروه گون gün-gun، گین gin، گنgın ، قون qun-qün، قین qin، قن qın):

این وندها در ترکی برای نشان دادن حالت بکار می روندکه فقط گون و گن از این گروه بفارسی وارد شده است.مثل گوناگونgunagun ، چگونهçegune ، همگن hemgın، گونه gune ، همگون و...

مثال ها در ترکی:

وورقونvurqun:عاشق   /قیزقینqızqın:عصباتی / جوشقونcoşqun:جوشان و مهیج شده / ویرقینvırqın:بلا       / خشمگین  xəşmgin   / غمگین qamgin /گزگین  gəzgin (سیاره) /بیلگین bilgin (دانا)//اوزگون üzgün (متاسف)/اوزگون özgün (منحصر بفرد -اصیل -کلاسیک)

وند های دیگری در ترکی برای حالت وجود دارد.

مثل
شیخ şıx (حالت و وضعیت) مثلا بو شیخدا bu şıxda(با این حالت)
شین şin (قیافه و چهره) مثلا ساری شین  sarışin(زرد قیافه) ، قره شین qərəşin(سیاه چهره)
و ...


دان dan :

این وند برای نشان دادن ظرف یا قاب نگهداری است.در نمونه های قدیمی ترکی که به فارسی رفته میتوان به مثال های زیر اشاره کرد.
زندان(ایزیندان) ایز(نظارت و مشاهده ، رد و اثر)ین +دان
دندان :دن(دانه سفید)+دان


کده kede و کد ked (از گروه کنت kent و کد ked و کده kede ):

این وند  در معنای روستا وشهر است .(در ترکی به روستا لغات کنت kent و کوی küy-köy و اؤی öy و برای لغت شهر لغات بالقاسون balqason و بولیک bolık و شار şar و اور ur بکار می رود)
این وند از وند های مکان ترکی می باشد.
مثل :
دانشکده danışkede  /کدخدا(کنت خدا) kedxuda


گاه gah (از گروه گاه gah و  قاه qah و گه geh):

این پسوند مکان مشهور در فارسی است.هر کدام از اشکال این وند با قانون فنوتیک به کار میروند.دوشکل آن در فارسی نیز بدون رعایت قانون فنوتیکی بکار می روند .مثل: خوابگاهxabgah-خوابگه xabgeh
این پسوند در اصل بشکل قاهqah است مثل کلمه خانقاه xanqah
به همین خاطر است که گاهی این وند را در گروه وند قا qa طبقه بندی میکنند.
جایگاه caygah که جاca و جایcay شکل ترکی شرقی وند قاqa در ترکی  غربی هستند.

وار var :

این کلمه در دو شکل دربه فارسی وارد شده است.یکی به شکل پسوندی  وار var در پسوند های کلمات (بعنوان پسوند شباهت) و یکی هم از ترکی شرقی به شکل اسمی بار bar که به معنی ثمره و میوه بکار رفته است.

مثل :  بؤیوک وار:بزرگوار   /ماهوار و...


 ش ş (از گروه یشiş - وشuş -شş ) :

این پسوند در ترکی اگر به فعل اضافه شود و فعل بسازد حالت دسته جمعی و هم به فعل می دهد(شبیه به پسوند یتıt که از فعل اسم دسته جمعی می سازد یاشیتyaşıt /یا پسوند داشdaş که به اسم حالت دسته جمعی و هم می دهد مثل داداش dadaş یولداش yoldaşو...)

مثل :

اؤپوشمک öpüşmek:باهم روبوسی کردن /گؤروشمکgörüşmek:دیدار کردن / یازیشماقyazaşmak:مکاتبه /گولشمکgüleşmek:کشتی گرفتن
ولی اگر با افزودن این وند به فعل اسم ساخته شود شیوه و حالت فعل را بیان می کند.
مثل
چالشçalış /تلاشtelaş/جنبشcunbuş/چکیشçekiş/گئدیشgediş/کوشش kuşeş


ین in (از گروه ونun  و ینin):

این وند در اسم ها بکار می رود.

مثال:

در ترکی در(بشکل اسمی) به معنی عمق می باشد که اگر وند بالا را بگیرد میشود درینderin:عمیق   / درآز deraz: کم عمق
آرخایین(مطمئن)

در فارسی: مثل  سنگینsengin / چرکین çirkinو...


گل gül (از گروه گیل gil- گول gül- قیلqil - قولqul):

مثال  :

یونگولyüngül:سبک  / خوشگل xoşgül


بر ber (از گروه برber و بری beri):

بر در ترکی معادل رخ در فارسی است.
بریberi:به این سمت،به سمت بالا  / اؤتهöte:به آن سو
بره بیتیرمک bere bitirmek: به رو روییدن(در اصلاح به معنی فایده داشتن) مثل افسوس بره بیتیرمز:افسوس سودی ندارد
این وند در فارسی کاربرد فراوان دارد.

مثل : برداشتنber daşten و...



وازvaz - باز baz :

هر دو پیشوند در فارسی به معنی گشاد  وارد شده اند.مثل:
واز گئچمک vaz geçmek :در اصلاح به معنی بی خیال شدن  / دروازه dervaza
ولی پسوند باز خود نیز به عنوان پسوند علاقه نیز به فارسی وارد شده است.


چه çe(از گروه چهçe -جهce -چاça  -جاca):

از نمونه های ترکی که به فارسی وارد شده است:
پاچه (پاچاpaça)  / کلوچه kuluçe/ پارچه (پارچاparça) /مورچه  mürçe  /ماهیچه mahiçe و...
در ترکی علاوه بر این وند وند های جیکcik-جوکcuk مثل یوردجوک yurdcuk (شهرک) و وند جاغیز cağız مثل قیز جاغیز qızcağız (دخترک) نیز در معنای تصغیر وجود دارد.


توق tuq :

از پسوند های مکان است و شبیه به گاه است.

مثل:

قولتوق qoltuq :زیربغل /پاتوق patuq :پایگاه
جالب توجه است که کلمه پا pa در ترکی باستان نیز به معنی آیاقayaq و قیچ qıç به شکل با ba بکاررفته است ولی منشا اصلیش معلوم نیست که ترکی است یا فارسی.



مان man(از گروه مان man و منmen):

اگربصورت اسم باشد به معنی ناقص و عیب است ولی در شکل وند به معنی شدت است.

مثل:

دگیرمانdegirman :آسیاب /اؤیرتمنöyretmen:معلم / آرمان arman(آرامانaraman:بسیار جستجو شدنی) /درمانderman / سازمان sazman و...
البته باید اشاره کرد که این وند در ترکی باستان به شکل پان pan بوده است که امروزه در ترکی قزاقی در کلماتی مثل آسپان aspan (شکل اصلی لغت آسمانasman) بکار میرود.


چی çi(چیçi - جیci - چوçu - جوcu ):

حالت فاعلی به اسم میدهد.مثل تفنگ چی tüfengçi


انگ  eng:

وقتی به اسمی یا فعلی اضافه می شود به معنی وسیله آن اسم یا آن کار می شود.
مثل
سرنگsoreng(وسیله سورماقsormak) / النگوelengu(وسیله الəl)


خانه xane(از گروه خاناxana  - هانا hana - انا ana):

از پسوند های مکان ترکی است که به فارسی در معنی ائوev هم وارد شده است.

مثل:

خسته خانا xəstə xana (خسته هانا  hastane) / آستانا astana:در ترکی قدیم و ترکی شرقی به معنی پایتخت başkent می باشد(آستانهastana پایتخت قزاقستانkazakistan) آستast در ترکی مخالف اوستüst است مثل آستار astar ، آستینastın



بانban (از گروه بانban بادbad باتbat ):

این پسوند ترکی در ابتدا به شکل پانpan پاد padو پاتpat  به فارسی وارد شده بوده که بعدا دوباره به شکل اصیل ترکی خود بازگشته است و به شکل بانban بکار میرود.
مثل لغت چوپانçupan در ترکی به صورت چوبانçoban /چو ço در ترکی قدیم به معنی گوسفندqoyun است مثل لغت چودارçodar


دارdar (از گروه دارdar - درder):

این وند از پسوند های محافظت و پیشه به حساب می آید و با توجه به قواعد فنوتیکی یکی از حالات ان به کار می رود.مثل: ائلدار ildar / صفدارsefdar (صفدرsefder) /چودارçodar  به معنی گوسفند دار  و...



ستان stan (از گروه یستانistan - وستانustan ):

این پسوند ریشه کلمه استان ustan است که هم معنی با بیگلربیگی beyglerbeygi می باشد.که فقط یک حالت ان به فارسی وارد شده است.


یک ik و وک uk(از گروه یک ik - وک uk-یق iq - وقuq ):

این پسوند از وند های صفت ساز در ترکی است.
مثل کلمه چابک çabuk و  تاریک tarik
نزدیک nəzdik / دروغ (دوروق duruq ) که دارای ریشه های ترکی هستند.
لغت دوموکdümük نیز در ترکی قدیمی اذربایجان به معنی سرگرمی می باشد.


شن şən و شان şan:

این از پسوند های وضیعت در ترکی می باشد.
مثل
گلشن   gülşən /پریشان perişan


وانvan  و  آوانavan  و آباد abad و اوا ova:

این پسوند از وند های مکانی ترکی می باشد که در فارسی نیز کاربرد فراوانی دارد.ریشه این وند به کلمه اوov  در ترکی باستان که معادل ائوev در ترکی جدید است بر میگردد.


قهqe  و  گه ge (از گروه قا qa- قه qe -گا ga - گه ge):

از پسوند های مکان و ابزار ترکی است که علاوه بر فارسی به زبان هایی مثل روسی نیز وارد شده است.در فارسی حالت گه ge در مفهوم مکان و در روسی  قا qa  در مفهوم مکان و ابزار رایج است.
مثل کلماتی مثل جلگه colge در فارسی و ناسیرقا nasırqa (فرغون) در روسی

خود کلمه جلگه نیز دارای ریشه ترکی است.
شکل  پسوند مکانی قا qa در ترکی شرقی و به خصوص در ترکی اویغوری چینی به شکل جا ca وجای cay است که در فارسی فقط به شکل اسم وارد شده و شکل وند ندارد.
پسوند قاqa و گهgə اگر برای ساخت نام ابزار و وسیله به کار رود معادل پسوند تله tele در زبان های لاتین می باشد و به ابزار حالت دور می دهد.
مثل
داشقا daşqa(گاری)/درشکه (دوروشقا duruşqa )/آتیشقا atışqa (سکوی  پرتاب)/باخیرقا baxırqa (تلویزیونtv )
قونقا qonqa (قطار شهری)
در ترکی لغات فراوانی برای مفهوم دور و بعید کاربرد دارد.
مثل لغات اوزاق uzaq (دور ) و  ıraq ایراق  (بعید) که این کلمه ترکی ریشه کلمه عراق و اراک است.بعلاوه وند و کلمه گئن gen (دور) نیز وجود دارد که البته باید با لفظ گن gən (وسیع - گشاد güşad ) اشتباه گرفته نشود.قا qa پسوند دور است و گئن gen پیشوند دور.

وند گه gə اگر به فعل اضافه شود معنی صفت می دهد.مثل بیلگه bilgə (خردمند - هوشیار)


راق raq و  اق aq و لاق laq (از گروه راقraq -راra-رهre - لاقlaq -لیقlıq ):

با اینکه این سه وند دارای محل کاربرد متفاوتی با هم هستند یکی به فعل اضافه میشود و دو شکل دیگر به اسم ولی چون هر سه وند مکان هستند و چون  نسبتا به هم شبیه هستند در یک گروه آورده شده اند.

مثال لغات ترکی وارد شده به فارسی با این وندها:

مثال وند  راقraq : سوراخsuraq (سو راق محل عبور سوsu /سو=آب)

مثال وند اقaq : سراغsoraq (سور اق سورماق sormaq در ترکی به معنی پرسیدن است.)/پوشاک puşak (پوش/پوچ در ترکی به هر چیزی رویه مانند  و تو خالی گفته میشود)

مثال وند لاق laq  : سنگلاخsenglaq  و باتلاق batlaq

مثال وند را ra و ره re در ترکی : بورا bura (اینجا) / اورا ora (آنجا) / هارا hara (کجا در ترکی آذربایجانی) / نه  ره nere (کجا در ترکی استانبولی)




سرا səra و سرای səray :

این وند در ترکی قدیم به معنی کاخ و عمارت بوده است که در فارسی امروزی نیز کاربرد فراوانی پیدا کرده است.لفظ دیگری که برای کاخ در ترکی اصیل  کوشک küşk است.نکته جالب این است که برخی نام های قدیمی در آزربایجان با ترکیب این دو لغت تشکیل شده است.مثل کوشک سرای köşksəray


جاca و جایcay :

این وند و لغت ترکی فقط در فارسی به شکل لغت وارد شده و شکل وند ندارد.جاca و جایcay بیشتر در ترکی شرقی بخصوص ترکی اویغوری کاربرد دارد.
مثل مصراع اول شعر مشهور ترکی چینی
بو جایدا ایگید لر یاتیر bu cayda igidlər yatır
شکل غربی این وند در ترکی غربی همان وند قا qa می باشد و تنها لغتی  که در ترکی غربی از وند جاca و جایcay استفاده شده لغت جایناق caynaq می باشد که بعد ها با گرفتن دوباره وند گاهgah ترکی به شکل جایگاه caygah در امده است.


گی gi (از گروه گی gi و قی qi  ):

این وند در ترکی از وند های حالت می باشد که در فارسی در چند لغت که از ترکی به فارسی رفته کاربرد دارد.
مثل
سوگولی سئوگیلی sevgili (معشوق ) /یرغو  یارقی yarqı (دادگاه)  /چاقو  چاققی çaqqı
این وند در ترکی لغات بسیاری را ساخته است.
مثل
 وئرگی vergi (نعمت-مالیات)  /جیرگی cirgi (توان -نیرو )/چالقی çalqı (ابزار نواختن) /سئوگی sevgi (عشق )و...


ناک (از گروه ناق و نق و نک و ناک):

این پسوند در کلماتی مثل بیمناک و خطرناک به کار رفته است.
این پسوند در ترکی دارای کاربرد های متفاوتی است که بیشتر به شکل پسوند مکان بکار میرود.
مثل :یئغناق(مجموعه - آرشیو)


---------------------


پسوند های بسیار دیگری از ترکی به فارسی رفته اند که به چند مورد دیگر زیر اکتفا می کنیم.

کار kar در آشکار aşkar / سارsar و زار zar در گلزارgülzar و گلسارgülsar/ قارqar  و گارgar  در ایلقارilqar (وعده) و آموزگار amuzegar و روزگار ruzgar/ آلal در گودال godal / پاد pad و  پد pəd  به معنی ضد zid چیزی  / و...

نکته:
یکی از نشانه های وند های ترکی در فارسی چند حالته بودن آنها است که در ترکی با استفاده از قوانین هماهنگی اصوات یک یا چندی از این حالات بکار میرود.
مثل  وند پاد pad و  پد pəd  به معنی ضد zid چیزی





قایناق: مازقامئت

یکشنبه 11 اسفند 1392
بؤلوملر : شعر و ادبیات,