غار کتله خور یکی از زیباترین غارهای جهان است که در 165 کیلومتری جنوب باختری زنجان واقع شده و فعلاً از طریق جاده زنجان- سلطانیه-خدابنده و همچنین جاده اصلی بیجار، همدان- کبوتر آهنگ قابل دسترسی است . دهانه ورودی غارکتله خور در دامنه جنوبی کوه ساقیزلو قرار دارد که با جاده ای آسفالته به تقریبی 5 کیلومتر به شهر گرماب راه دارد. دهانه ورودی غار در دامنه جنوبی کوه ساقیزلو و اندکی بالاتر از رودخانه خشک قرار داشته که بلندی این کوه بیش از 2 هزار متر تنها سازند سنگی پیرامون شهر گرماب را تشکیل می دهد . دهانه این غار در ابتدا سوراخ مانند به شکل طاق مثلثی و کوچک بوده است که در عملیات های بعدی حاشیه های آن تراشیده شده است و حدود 5/1 متر بلندی دارد . نخستین دهلیز حدود 400 متر از ورودی غار فاصله دارد و دارای وسعتی زیاد و سقف بلندی و دیواره های صاف کف ناهموار است و سقف بلند آن حکایت از تاریخی بسیار کهن دارد از این دهلیز به بعد گالری دالان ها و معبرهای بزرگ و کوچک به تدریج شکل گرفته و گسترش پیدا کرده اند از درون دهلیزها که وسعت آنها به بیش از 200-300 متر مربع می رسند گالری های باریکی در جهات گوناگون جدا می شوند انتهای بعضی از آنها بسته است و برخی نیز راه عبور بسیار باریکی به گذرگاه های دیگر و دهلیزهای دیگر دارند بسیاری از این راه ها و دالان های باریک تاکنون نیز پیموده نشده اند و همچنان ناشناخته هستند کف دهلیزها و دالان ها اکثراً ناهموار هستند و این ناهمواری ها در اثر فرسایش و انحلال سنگ کف تشکیل آبراهه های نامنظم و چاهک ها بوجود آمده اند . آبراهه ها ژرف و پراکنده و نسبتا ضخیم رسی در بستر بعضی از دهلیزها و گذرگاهها وجود دارد و همچنین ستون های کریستالیزه بسیار زیبایی از بالا به پایین در بسیاری از معابر غار مشاهده می شود . دالان های ورودیابتدایی غار در حالت طبیعی بسیار باریک و تنگ بود که با عملیات های انجام شده راه عبور خوب و راحتی در آن ایجاد شده است . راه ورودی پس از 300-400 متر به بخش های وسیعتر و بالاخره محوطه قوسی بزرگی می رسد که کف آن دارای گودال های متعددی است و دارای سقفی بسیار بلند است و پیرامون این محوطه بزرگ معابری به اطراف وجود دارد که انتهای آنها یا بسته و یا باریک است و اغلب شیبی به طرف محوطه بزرگ قوسی دارند. ویژگی های ظاهری غار نشان می دهد که پدیده فرسایش )کارست( با شدت زیاد و زمان طولانی در این سازنده عمل کرده و آبراهه های پر از آب زیرزمینی در آن جریان داشته اند با توجه به ریخت شناسی این سازند آهکی در بیرون و ارتباط آن با ویژگی های محیطی غار می توان گفت که دالان های ورودی و حفره های مربوط به آنها یکی از طبقات این غار بوده و به طور یقین طبقات دیگری در بخش های زیرین و حتی بالایی می توانند وجود داشته باشند طبقات زیرین با آب و ستون ها و بلورهای آهکی فراوان می توانند بسیار جالب و دیدنی باشند . معمولاً غارها در سنگهای آهکی دارای آبهای زیرزمینی و یا سطحی به وجود می آیند زیرا آهکها نسبت به آب اسیدی حساس بوده و حل و غار ایجاد می شود ، آب حاوی املاح آهکی در طول غار جریان یافته و هرگاه مقدار املاح آهکی زیاد شود به صورت رسوبات بیکربنات از قطرات آب جدا شده روی کف ویا سقف غار تشکیل قندیل ها را می دهند . قندیل های آویزان از سقف در اثر داشتن ناخالصی ها رنگ های مختلفی به خود گرفته اند و آنهایی که ترکیبات به همراه ندارند و یا کمتر دارند به صورت بلورهای شیشه ای بسیار شفاف مشاهده می شوند . غار کتله خور که در نوع خود بی نظیر و منحصر به فرد است به علت دور بودن از مراکز بزرگ شهری و نداشتن راه های ارتباطی مورد شناسایی کامل و مطالعه وسیع علمی قرارنگرفته است . وجود استلاگمیت ها که در اثرگذر زمان شکل های بسیار زیبایی را به وجود آورده و تندیس هایی شبیه به عروس و داماد ، سفره عقد ، کوچه عروس و داماد ، قلعه شمع ، تالار مریم مقدس و نخل سوخته را در معرض بازدیدکنندگان قرارداده جلوه بسیار زیبایی به غار داده است . در این غار زیباترین پدیده ها را در اطراف چشمه ها و تالاب های کف غار می توان مشاهده کرد ، اشباع بی کربنات کلسیم در تالاب ها سبب تشکیل کریستال های بسیار زیبایی از کلسیت و آراگونیت در حاشیه و کف تالاب شده اند . استلاکتیت ها )چکنده ها( و استلاگمیت ها )چکیده ها( به ارتفاع 30الی 40متر از کف و سقف غار قرار گرفته اند که با شنیده شدن صدای موزون قطرات آب منظره بدیعی سمع و نظر بیننده را به خود جلب می کنند . در جلسات کمیته غارشناسی ایران غار کتله خور به عنوان تنها غار ویژه مطالعاتی در ایران اعلام شد و مراتب رسماً به اطلاع مجامع علمی مربوط رسید. تا عمق 700متری در فضای ظلمانی غار آثار حیات که به انواع استخوان و سفال محدود می شود قابل روئیت است، آثار جمع آوری شده عمدتاً سفال شکسته های سطحی و پراکنده است قدیمترین نوع این آثار سفال تیره رنگ دود زده با نقش داغدار دست ساز است و از نظر زمانی متعلق به اواخر هزاره دوم قبل از میلاد است ، دومین نوع از آثار جمع آوری شده سفال های دست ساز دارای پوشش است روی سفال به رنگ قرمز متمایل به قهوه ای و نسبتاً خشن و با سفال های شناخته شده قرون اول تا سوم میلادی قابل مقایسه است ، سومین نوع آثار جمع آوری شده سفال های دوران جدید است- که به شکل کوزه و بشقاب است در مقطع فعلی ارزش تاریخی ندارد در انتهای یکی از دالان های طبقه اول دهلیز بزرگی است که در کف آن اسکلت حیوان چهارپایی که تبدیل به کلسیت شده است دیده می شود این اسکلت با داشتن پاهای بلند و سم از یک طرف و دم دراز و سرنسبتاً بزرگ از طرف دیگر شباهتی با جانوران معمول ندارد و بنظر می رسد حیوانی از دوران گذشته با شکل و شمایل ویژه باشد و از نظر طبیعی جزو حیوانات دوران چهارم مورد مطالعه قرارگیرد درباره غار کتله خور نیز ساکنان گرماب عقایدی ابراز می داشتند و داستان هایی ساخته و پرداخته بودند که واقعاً حیرت انگیز بوده است . مثلاً می گفتند که در زیرکوه کتله خور کوه دیگری وجود دارد که تمام از آرد سفید تشکیل شده است همچنین اظهار می کردند که در یک طرف غار کتله خور دریاچه ای است که آب زلال و گوارایی دارد و به قدری وسیع است که کرانه و کناره این دریاچه از هیچ جا پیدا نیست. عده ای نیز عقیده داشتند در این غار طلسمی است و این طلسم مانع جستجوی کامل آن است و حتی گردش سه چهار روزه هم در آن به نتیجه نمی رسد و اضافه می کردند که در داخل غار کوه بزرگ سفیدی از بلوراموجود است ، برخی دیگر می گفتند که در اواسط غار کوه های بلند زیادی است و در شکاف یکی از این کوه ها سوراخ کوچکی وجود دارد که از آن سوراخ دریای بزرگی دیده می شود . در سال 1330 شمسی یکی از پیشکسوتان در بخش کوهنوردی زنجان زنده یاد اسداله جمالی از وجود غار مخوف در گرماب باخبرمی شود و در سال 1331 به همراه تیم کوهنوردی از غار بازدیدمی کنند که مرحوم اسداله جمالی در شناسایی و معرفی غار کتله خور بین مسئولان وقت و با نوشتن مقاله های متعدد راجع به غار کتله خور در روزنامه های آن زمان نقش مهم و بسزای را در شناساندن این غار به عمل آورده اند مسیر بازدید تفریحی در طبقه اول غار 3250متر است که با نورپردازی های انجام گرفته جلوه خاصی به غار داده است. طبقات دیگری نیز در بخش های زیرین غار وجود دارد که این طبقات با آب و ستونها و قندیل های فراوان، بسیار جالب و دیدنی است

یکشنبه 18 اسفند 1392
بؤلوملر : زنگان (زنجان),