همانطور كه میدانید به زعم اكثر محققین و مورخین زرتشت فردی بوده است كه در آغاز هزاره اول قبل از میلاد در مناطق حومه دریاچه اورمیه آذربایجان ظهور كرده و شروع به تبلیغ آیین خود در میان مردم آذربایجان نموده و پس از عدم استقبال از طرف مردم به نواحی ساوالان و مغان مهاجرت كرده و سرودن مجموعه ای با عنوان "گاثا" را به زبانی كه در آن دوران زبان التصاقی امپراطوری ماد و مردم آذربایجان بوده است را شروع كرده است.آتشكده آذرگشناسب كه در شهر شیز كنونی باقی مانده گواه این ماجراست كه خواستگاه اولیه زرتشت آذربایجان بوده است.این مجموعه غنی و كهن كه اوستا نام دارد شامل بخشهای متعددی است كه متقدم ترین آن توسط خود زرتشت سروده شده و گاثا نام دارند.گاثاها به زبانی سروده و نوشته شده اند كه هیچ قرابتی با زبانهای هند واروپایی و پارسیان آن دوران نداشته اند بلكه به گفته ابوریحان بیرونی كه خود به زبانهای تركی،فارسی،عربی و رومی مسلط بوده ،زبان مردم امپراطوری ماد زبانی متفاوت با دیگر ملتها بوده است.پس باید گفت كه بر خلاف ادعای آریاییست ها،ساكنان محدوده آذربایجان كه در آن زمان شهر ری نیز شامل مرزهای داخل آذربایجان حساب میشده به زبان التصاقی و متفاوت با دیگر مردمان)پارسیان( تكلم میكرده اند.برخی از بخشهای دیگر اوستا نیز به سفارش حاكمان هخامنشی و در اعصار مختلف بدست مغها یا مغان كه اقوامی از امپراطوری مادها بوده اند سروده و نوشته شده اند.در این مورد تمام تاریخ نگاران متفق القول اذعان دارند كه تنها بخش نخستین اوستا توسط خود زرتشت سروده شده است.لذا اوستا از سوی یك نفر و در یك زمان و مكان واحد پدید نیامده است .گاثاها كه متقدم ترین بخش اوستا هستند سینه به سینه توسط مغان نقل گردیده و سپس در دوران برخی پادشاهان كتابت شده اند.در دوران داریوش و خشایارشاه زرتشت دین رسمی پارسیان نبوده و حتی این خود كوروش بوده است كه بزرگترین مغ زرتشتیان )سفید توما،م یا سفید تومان( را كشته است.با توجه به این مسئله نمیتوان ادعای پان ایرانیست ها را مبنی بر این كه زرتشت و قهرمانان ذكر شده در اوستا جملگی متعلق به تمدن و فرهنگ پارسیان است را باور كرد.چون به گواه اكثر محققین،زرتشت و دین زرتشتی با پادشاهان و دربار هخامنشی بیگانه بوده است.آنچه كه مسلم است اوستا با قدمتی بیش از 3هزار سال توسط یك آذربایجانی و به زبانی التصاقی و خانواده زبانهای آسیا و غیر هند و اروپایی سروده شده است.فهم و بازخوانی دقیق و درست گاثاها تنها موكول به شناخت كامل زبانهای ماننایی-مادی و قرائت متون ایلامی است.بنابراین زبان گاثاها بی شك یكی از زبانهای التصاقی رایج در آذربایجان آن عصر یعنی گوتیایی،لولوییایی،ماننایی،هوریانی و یا زبانی بوده است كه از تلفیق و آمیزش زبانهای مذكور پدید آمده است

یکشنبه 18 اسفند 1392
بؤلوملر : تاریخ و فرهنگ,