زبان تركی،تنها زبانیست كه كمترین ورودی كلمات بیگانه را به خود اختصاص داده است،تنها ۲ درصد زبان تركی كلمات بیگانه هستند.این ۲ درصد از زبانهای انگلیسی،فرانسه و آلمانی وارد شده اند… بر عكس این موضوع نیز صادق است البته با تفاوت كمیتی چشمگیری. به غیر از این سه زبان،زبان تركی در زبان های دیگر نیز رسوخ كرده است كه ملموس ترین آن فارسی و انگلیسی ست. به عبارتی در حدود ۹ درصد آلمانی و فرانسه،۳۰ درصد ایتالیایی و ۲۰ درصد انگلیسی،تركی ست.واضح تر اگر زبان تركی را نادیده بگیریم،۲۰ درصد انگلیسی،۹ درصد آلمانی و ۳۰ درصد ایتالیایی حذف خواهد شد. نوع اثبات در این موارد،مقایسه قدمت كتیبه ها و آثار مكتوب دو زبان است،در صورتی كه نتیجه نداد،اصل واژه را از ریشه آن می توان پیدا كرد.به عبارتی ریشه واژه در هر زبانی باشد،آن واژه متعلق به همان زبان است.بدیهی بودن این ادعا زمانی مشخص تر می شود كه در مقایسه ریشه های زبانهای بزرگ نتایج زیر حاصل شده اند: ریشه واژه های زبان تركی= ۱۰۰درصد ، به عبارتی واژه ای در تركی نمی توان یافت كه ریشه نداشته باشد. فرانسه=۹۱ درصد انگلیسی=۸۰ درصد مشخص است زمانی كه ۲۰ درصد واژه های انگلیسی بدون ریشه هستند)اكثر افعال بی قاعده(،آن ۲۰ درصد محتملا متعلق به زبان های دیگری ست.كه مقایسه نشان می دهد اكثر این واژه ها تركی هستند. ذیلاً چند واژه اصیل تركی وارد شده در انگلیسی را از نظر می گذرانیم: به كلمات زیر دقت كنید همگی با”سو”شروع می شود و به نوعی معنی كلمات با “آب” ارتیاط دارند: “سو” درتركی به معنی “آب” است: سوپ soup باتلاق swamp شنا كردن swim عرق كردن sweat شستن و بردن،جاروب كردن sweep رفتگر sweeper قو swan طغیان اب swell حركت موجی swig حركت مارپیچ اب یا هوا swirl با كهنه اب چیزیرا كشیدن swab شیرجه رفتن روی چیزی swoop “بوكمك bükmək”تركی به معنای تاكردن …………….. كتاب book “یوغوتyoğut” تركی به معنی ماست …………….. ماستyoghurt “جرهcərə”تركی به معنی كوزه …………….. كوزه jar “دیبdib”تركی به معنی قعرو ته ……………..عمیق deep “اوكوزöküz”تركی به معنی گاو نر ……………..گاونر ox “چاپباقçabaq”تركی به معنی بریدن و قطع كردن …………….. قطع كردن و بریدن chop “تپهtəpə” تركی …………….. نوك و سر top “یاشماقyaşmaq” تركی ……………..یاشماق yashmak “یورتyurd” به معنی محوطه …………….. حیاط yard “یه نگیyengi” و “یه نیyeni”تركی به معنی جدید و تازه ……………..جوان young “یه نگیyengi” و “یه نیyeni” …………….. مردم دنیای جدید)امریكایی( yankee “فرلانماقfırlanm aq”تركی به معنی چرخیدن …………….. پیچیدن و بالا زدنfurl “بلbel” تركی به معنی كمر ……………..كمربندbelt “بولوكböluk”تركی به معنی تكه”بولمك”به معنی تكه تكه كردن ……………..بلوك،قطعه block “یاتاقانyataqan” تركی ……………..یاتاقان yatagan “اردكördək” تركی ……………..اردك duck “پارلداماقparild amaq”به معنی درخشیدن …………….. مروارید pearl “سوپورsupur”تركی به معنی رفتگر ……………..رفتگر sweeper “سوپورمكsupurmək ” به معنی جارو كردن …………….. جاروب كردن sweep “قورماقqurmaq” به معنی تشكیل دادن ……………..گروه group “غازğaz” تركی ……………..غازgoose “چاكالçakkal”تركی به معنی شغال ……………..شغال jackal “دان dan” به معنی اول صبح ……………..فلق،نورصبحگاهda wn here,where,eart h,مقایسه كنیدبا ……………..یئرyer=مكان زمین como,مقایسه با كلمه ……………..هامیhamı=قامیqamı==هم ه seriمقایسه با كلمه …………….. سیرهsıra-سیرلنماقsıralan maq=ردیف و ردیف كردن first,firmمقایس ه با كلمه ……………..بیرbir=یك big. ……………..بویوكbüyük=بزرگ teeth ……………..دیشDiş=دندان dialect ……………..دیلDil=زبان,dimək=گفت� � change ……………..چؤنجوçöngü=چرخیدن, تغییر كردن cyrcl ……………..چرخ=çərx= چیویرقی çıvırqi , چیویرقیل çıvırqi tire ……………..تكر təkər=به معنای چرخ cookie……………..كوكهkukə=نوعی نان)كلوچه( یك واژه را آنالیز می كنیم Part در انگلیسی به معنای تقسیم كردن،جدا كرد،منفجر كردن و… با مشتقات Parting Parted كه در تركی Partlamaq منفجر شدن،سوراخ شدن،پاره شدن)فعل( Partlayan منفجر شونده،متلاشی شونده،آن چیزی كه سوراخ می شود)اسم مجهول( Partlar منفجر شونده،متلاشی شونده،آن چیزی كه سوراخ می شود)اسم( Partlatmaq منفجر كردن،متلاشی كردنفپاره و سوراخ كردن)فعل( Partlaq منفجر شده،سوراخ)صفت( Partıldmaq منفجر شدن،متلاشی شدن،صدای انفجار در آوردن)فعل( Partıltı صدای انفجار)اسم( Partladıcı منفجر كننده،متلاشی كننده)صفت( Partladılmaq منفجر شدن،متلاشی شدن)فعل( Partlayıcı دارای قوی انفجار،بمب،منفج ر شونده)صفت( Partlayış انفجار،ظهور،خرو ج،صدای نوعی تلفظ)صفت( همگی واژه های تركی بالا مربوط به یك مصدر و یا مصادر مشابه اند. البته تمامی اینها برای معنی منفجر شدن و پاره شدن به كار برده شده است،چون واژه ی دیگر تركی تلفظی نزدیك به این واژه ها دارد،كاربرد این دو نوع در یك فعل Part انگلیسی گنجانده شده است. Parlamaq بریدن،تكه تكه كردن چیز یكپارچه و كامل،چیزی را زخمی كردن،بریدن)فعل( Paralanmaq تكه تكه شدن،پاره شدن،بریده شدن،زخمی و جدا شدن Paralatmaq تكه تكه كردن،پاره كردن،زخمی كردن)فعل( Parça تكه،بریده،شكسته ادامه كلمات تركی- انگلیسی ….. سچماق ……. search بمعنی جستجو سیلماق……. clean بجای c اگر s بگذاریم یعنی بمعنای پاك كردن آنقرماق……. angry یعنی عصبانی شدن و داد و فریاد كردن یكه جرماق…..Exaggerate اغراق و بزرگنمایی سورماق یا سورمالی…… Sorbet بستنی سالدری…… sally هجوم و یورش بای….. Boy پسر قیز……Gırl دختر اتوماز ….. Automat اتوماتیك قورولوب….. Group گروه

سه شنبه 2 اردیبهشت 1393
بؤلوملر : آنا دیلی,