یكی از باستان شناسان ایران وجود وصیت نامه ای منتسب به كوروش كه دربرخی پایگاههای اینترنتی، نشریات، پوسترها و كتابها منتشر شده را رد كرد و گفت: هیچ سندی دال بر اثبات وجود وصیت نامه ای از پادشاه هخامنشیان وجود نداشته و ندارد. "فرزندان من، دوستان من! من اكنون به پایان زندگی نزدیك گشته ام. من آن را با نشانه های آشكار دریافته ام. وقتی درگذشتم مرا خوشبخت بپندارید و كام من این است كه این احساس در كردار و رفتار شما نمایانگر باشد، زیرا من به هنگام كودكی، جوانی و پیری بخت یار بوده ام. همیشه نیروی من افزون گشته است، آن چنان كه هم امروز نیز احساس نمی كنم كه از هنگام جوانی ناتوان ترم. من دوستان را به خاطر نیكویی های خود خوشبخت و دشمنانم را فرمان بردار خویش دیده ام. زادگاه من بخش كوچكی از آسیا بود. من آنرا اكنون سربلند و بلندپایه باز می گذارم. اما از آنجا كه از شكست در هراس بودم، خود را از خودپسندی و غرور بر حذر داشتم. حتی در پیروزی های بزرگ خود، پا از اعتدال بیرون ننهادم. در این هنگام كه به سرای دیگر می گذرم، شما و میهنم را خوشبخت می بینم و از این رو می خواهم كه آیندگان مرا مردی خوشبخت بدانند.... ." اینها بخشی از وصیت نامه جعلی منتشر شده در پایگاههای اینترنتی است البته كم نیستند بنرها و پوسترهایی كه در مكان های تاریخی نصب شده اند اما و فروش زیادی هم دارند. این متون به گفته یكی از باستان شناسان نه تنها غیرواقعی است بلكه توسط عده ای از افراد كوروش پرست كه از تاریخ فقط نام كوروش را حفظ كرد اند نوشته شده است. بررسی زبان و الفاظ امروزی به كار رفته در این متون نیز به خوبی نشانگر روایت وصیت نامه ای جعلی از پادشاه هخامنشی است كه بیش از 2500 سال پیش زندگی می كرد. انتشار نوشته ای منتسب به كوروش هخامنشی نه تنها در صفحات اینترنتی بلكه در كتاب ها نیز ورود پیدا كرده است به گونه ای كه سال گذشته یكی از انتشارات معروف كشور نیز اقدام به چاپ وصیت نامه كوروش كرده است. كامیار عبدی یكی از پژوهشگران و باستان شناسانی است كه پژوهشها و مطالعات زیادی را درباره دوره هخامنشیان انجام داده است وی در این باره به خبرنگار مهر گفت: منابع تاریخی و مكتوب مربوط به دوره هخامنشیان را مطالعه كرده و می دانیم كدام منابع موثق و قابل استناد هستند. این منابع سنگ نبشته و یا گل نوشته هایی بوده اند كه از دوره هخامنشیان به جا مانده است. ولی تا جایی كه می دانم چیزی به نام وصیت نامه كوروش نداشته ایم. وی ادامه داد: این وصیت نامه ها را به داریوش نیز نسبت می دهند. روی آرامگاه داریوش متنی را مشاهده می كنیم ولی نمی توان به آن وصیت نامه گفت. این متن بیشتر به یك گزارش كاری چند زبانه از زندگی اش است تا وصیت نامه. این فارغ التحصیل دانشگاه میشیگان در پاسخ به این سوال كه چه كسانی ممكن است این متون را نوشته باشند گفت: عده ای از كوروش پرستان افراطی كه تا نام كوروش را به زبان می آوریم ادعای میهن پرستی می كنند درحالی كه از تاریخ و دوره تاریخی هخامنشیان اطلاعی ندارند. عبدی بیان كرد: نه تنها وصیت نامه ای منتسب به كوروش نوشته اند بلكه از وقتی منشور كوروش به ایران آمده است، هر روز یك كتاب درباره كوروش منتشر می شود به نحوی كه در یك تحقیق حدود 27 جلد كتاب از بازار كتاب تهران تهیه كردم كه همگی از روی هم كپی شده بود و موضوع آنها كوروش، زندگی نامه او و وصیت نامه اش بود. جالب اینجاست كه هیچ كدام از این كتاب ها را نه مورخان نوشته اند و نه باستان شناسان. وصیت نامه های كوروش و داریوش نه تنها در كتابهایی كه انتشار آنها بدون نظارت مناسب در بازارهای ایران رواج پیدا كرده، حقیقت ندارد بلكه در بسیاری از اماكن تاریخی و گردشگری نیز مشاهده شده كه در كنار فروش صنایع دستی و اقلام تبلیغاتی، پوسترهایی از این دست تحریفات تاریخ نیز كم نیستند. با این حال انتشار این مطالب به حدی برای مردم عامه باور پذیر شده كه حتی آنها را در قالب بروشور نیز در برخی از همایش ها و برنامه ها می توان دید.

چهارشنبه 17 اردیبهشت 1393
بؤلوملر : تاریخ و فرهنگ,