هدف برزگ دشمنان و فرهنگ ستیزان ایجاد تفرقه در میان ملت های بزرگ، و كوچك كردن آنهاست كه دارای ریشه و تاریخ دیرینه دارند. وقتی كه انسان از ریشه جدا شد بی هویت می شود، وقتی كه بی هویت شد ناتوان می شود و دیگران را از خود برتر می پندارد و به داشته و گفته های آنها ایمان می آورد، از خود بیگانه می شود. در این موقع خصوصیات آسیمیله و بی هویی بروز كرده، ایمان می آورد كه بی چیز است.
احمد كسروی تاریخ نویس خودباخته ی آذربایجانی ( 1269-1324 ه.ش ) اگر چه در زمینه ی تاریخ معاصر آذربایجان و تاریخ انقلاب مشروطه آثار معتبری دارد ، اما در زمینه ی زبان شناسی تئوری نادرستی را ارائه كرد كه تبدیل به دست آویز شونیسم فارس پهلوی ملعون جهت نابودسازی فرهنگی ترك ها شد. وی براساس این تئوری با استناد به وجود دو روستای غیر ترك زبان در آذربایجان و چند بیت شعر به زبان ها یا لهجه های گوناگون و متفاوتی ( هرزنی ، گیلكی و رازی ) كه خود همه ی آن ها را آذری نامید ، مدعی شد زبان باستان آذربایجان یا آذری لهجه ای ازپهلوی است كه در دوران صفویان تركی شده است. روشنفكرنمایان چون عبدالعلی كارنگ و تقی ارانی و... نیز دنباله روی این تئوری و سیاست شده و هر یك با ارائه ی تئوری های مضحك قصد داشته اند ریشه بر تیشه ی تركان ایران زده و ارتباط آنها را با تركان دنیا و اجداد ترك خود قطع كنند.