هنر، حرفه و نگرش آشیقی در آذربایجان پیشینه ای کهن دارد به گونه ای که این
موضوع بخشی از فرهنگ این منطقه و مظهر تعلق خاطر مردمان این دیار به شعر،
ادبیات، موسیقی و آواز است و همه اینها یک رسانه هنری چهره به چهره را رقم
زده است.
،تاریخ پر فراز و نشیب آذربایجان با تصنیف های عارفانه آشیق ها و نواهای
جان سوز موسیقی آشیقی گره خورده است.
آشیق، سراینده حماسه ها و سرگذشت ملت خویش و یار و یاور شادی ها و غم های
مردم سرزمین خود است، آشیق ها به گواهی تاریخ و به اذعان مردم هنرشناس
آذربایجان از آگاه ترین و عالم ترین مردمان روزگار هستند.
هنرمندانی که به هنر سنتی آذربایجان وفادار مانده اند
امروزه مسائلی از قبیل تهاجم فرهنگی، توسعه ناهمگون جوامع، نپرداختن به
مقوله های فرهنگ بومی، همه و همه در سپرده شدن این هنر سنتی به صفحات
فراموش شده تاریخ نقش به سزایی دارند.
اما انگار شاخصه های جامعه مدرن و امروزی در برابر علائق مردمان این منطقه
حرفی برای گفتن ندارد چراکه همچنان موسیقی آشیقی بخشی از تاریخ و زندگی
مردم آذربایجان است...
ادامه مطلب...>>>
واژگان فرهنگی و هنری در زبان ترکی..
تورکجه میزده اکینج و اوزلوق له ایلگیلی سؤزجوکلر...
آگهی بازرگانی- یایلام.
آگهی نامه- یایلان
آماتور- قیزیقلی
آمفی تئاتر- قیییلقا
آهنگ- آخین.بسته. باغدا. چینلاشیق. اویوم. تارتیم. چالغو. چالغی. هاوا. ییر. قورلاس.
آهنگساز - باغدار. بسته کار. بسته چی.
آهنگسازی- بسته کارلیق. باغدارلیق. بسته لهمه. بسته چیلیک.
ادبی- گؤرکول. یازینسال. گؤگجه.
ادبیات- یازین. گؤگجه یازیلار. گؤگجه لر.
ادبیات چوپانی- چوْبان یازیسی. قاپیت یازیسی.
ادبیات شفاهی - آغیز ادبیاتی. آغیز یازینی. قارا یازی.
ادیب - گؤرکولچو.
از فرهنگ خود بیگانه- مانقورد.
اقتباس - آغداری. آلینیم.
اقتباس کردن- آغدارماق. آلماق......
ادامه مطلب...